راهبرد امریکایی: رهایی در پای چوبه دار

استراتژی دموکراتیزه کردن جهان با الگوی امریکایی و عادت دادن مردم جهان به سبک زندگی امریکایی -آنچنان که پایان عصر نظریه پردازی در جهان و ایمان به آمریکایی شدن به عنوان نسخه آخرین و پایان خوش جهان قلمداد می شود -با نشانه هایی از مقاومت روبرو شده است.
اطاق شیشه ای غرب امروز دیگر آن اطاق امن نیست.
لذا گرچه سودای دموکراتیزه کردن جهان برای پیدایش سبک واحد زندگی امریکایی از دستور کار خارج نشده است، اما بحران امنیت اطاق شیشه ای غرب و چاره اندیشی برای این بحران، فعلا اولویت اصلی محسوب می شود.ایران کشوری است که در این میان آرام آرام به آلترناتیوی غیر غربی مبدل می شودو صدای قدمهایش خواب منطقه خواب الوده را کم کم به هم میزند.غرب در فکر مهار ایران است.مهار ایران به قصد رام ماندن منطقه ای که ممکن است دربرابر غرب رقیبی تمام عیار گردد.

راهبرد امريكايي‌...

1. آنچه‌ در اهداف‌ چشم‌انداز بيست‌ ساله‌ آمده‌ است‌ و استراتژي‌ ايرانيان‌ را به‌ صورت‌ برنامه‌يي‌ قابل‌ دسترس‌ تبيين‌ مي‌كند، براي‌ غرب‌ قابل‌ تحمل‌ نيست‌. بدين‌ جهت‌ كه‌ بدون‌ عنايت‌ به‌ پيوندها و عرف‌هاي‌ بين‌المللي‌ جاافتاده‌ و بدون‌ سرسپردگي‌ به‌ غرب‌ ايران‌ مي‌خواهد قدرتمندترين‌ و توسعه‌يافته‌ترين‌ كشور منطقه‌ باشد. استراتژي‌ مدوني‌ كه‌ اگر از سطح‌ كاغذ به‌ واقعيت‌ عيني‌ برسد، ايران‌ را الگوي‌ توسعه‌ منطقه‌ خواهد كرد. چرا كه‌ بافت‌ اجتماعي‌ و قرابت‌هاي‌ فرهنگي‌ و باورهاي‌ مردم‌ منطقه‌ بيشتر با ايران‌ نزديكي‌ دارد تا با غرب‌. از اين‌ رو است‌ كه‌ به‌ زعم‌ غرب‌ ايران‌ مي‌بايست‌ مهار شود تا منطقه‌ پرجمعيت‌ و پرانرژي‌ خاورميانه‌ همچنان‌ رام‌ بماند.
در مجالي‌ ديگر ابزارهاي‌ مهار ايران‌ و رويكردهاي‌ خصمانه‌ عليه‌ كشورمان‌ را يك‌ به‌ يك‌ بررسي‌ خواهيم‌ كرد. آنچه‌ امروز به‌ عنوان‌ مساله‌ روز مطرح‌ است‌، بحث‌ فناوري‌ هسته‌يي‌ ايران‌ است‌. هر چند غرب‌ تاكيد دارد كه‌ فناوري‌ هسته‌يي‌ ايران‌ مساله‌ فرداي‌ جهان‌ است‌. غرب‌ از فردايي‌ حرف‌ مي‌زند كه‌ ايران‌ به‌ قهر بخواهد نظم‌ تعريف‌ شده‌ و تقسيم‌ كننده‌ جهان‌ را به‌ هم‌ بزند و آنجا است‌ كه‌ اتكا به‌ قوت‌ هسته‌ اتم‌ علاوه‌ بر اينكه‌ ضريب‌ نفوذ كلام‌ ايران‌ خواهد بود از طرفي‌ ديگر ايران‌ را به‌ عنوان‌ كشوري‌ كه‌ در آستانه‌ دروازه‌هاي‌ علوم‌ ايستاده‌ است‌ با پرنسيب‌ متفاوت‌ از گذشته‌ نشان‌ خواهد داد. از اين‌ رو است‌ كه‌ كوچك‌ترين‌ تحرك‌ ايران‌ براي‌ تجربه‌ علمي‌ در علم‌ فيزيك‌ و در شاخه‌ هسته‌يي‌ به‌ توسط‌ رسانه‌هاي‌ غربي‌، بمب‌ خبري‌ جهان‌ مي‌شود و اتمسفر رسانه‌يي‌ جهان‌ با بارش‌ افكار مخالف‌ ايران‌، صلاحيت‌ علمي‌ ايرانيان‌ را زير سوال‌ مي‌برد و اينگونه‌ تبليغ‌ مي‌كنند كه‌ با هر خبر پيشرفت‌ ايرانيان‌، لگدي‌ به‌ پايه‌هاي‌ لرزان‌ فرداي‌ جهان‌ مي‌خورد. فردايي‌ كه‌ تقسيم‌ جهان‌ را بنا بر نظم‌ ماضي‌، همچنان‌ به‌ نفع‌ غرب‌ منظم‌ مي‌كند.
2. بعد از طولاني‌ شدن‌ جنگ‌ در افغانستان‌ و سپس‌ عراق‌، به‌ نظر مي‌رسد، امريكا ريسك‌ تنها وارد شدن‌ به‌ جنگي‌ فرسايشي‌ را كنار گذاشته‌ است‌.
شايد موفق‌ترين‌ تجربه‌ امريكا در مهار كشورهايي‌ كه‌ ياغي‌ مي‌خواند، تجربه‌ ليبي‌ باشد. لیبی کشوری بود که در سبد گفتار آمریکایی در جهان عرب و شمال افریقا پارازیت می گذاشت. و بدون اتکا به سامانه ای دموکراتیک تعجیلی برای برنامه ای بلند پردازانه در سر داشت.اما تجربه‌مواجهه غرب چگونه بود.تجربه ليبي‌ بدين‌صورت‌ بود كه‌ امريكا در قبال‌ پس‌ گرفتن‌ دانش‌ و تجهيزات‌ فناوري‌ هسته‌يي‌، تحميل‌ پذيرش‌ مسووليت‌ قربانيان‌ حادثه‌ هواپيمايي‌ لاكربي‌، تغيير لحن‌ رهبر ليبي‌ و ساير شرايطي‌ كه‌ بر اين‌ كشور تحميل‌ كرد، فرصت‌ حكمراني‌ به‌ قذافي‌ و تيمش‌ را با تعهد به‌ خارج‌ كردن‌ پرونده‌ ليبي‌ از دستور كار وزارت‌ دفاع‌ امريكا اعطا كرد. راهبرد غرب‌ در قبال‌ ليبي‌ در واقع‌ قطور كردن‌ پرونده‌ اين‌ كشور، اتهام‌هاي‌ مختلف‌ و چند لايه‌ به‌ حكمرانان‌ اين‌ كشور، اقناع‌ جامعه‌ جهاني‌ در مورد خيره‌سري‌ ليبي‌ و حالت‌ خطرناك‌ اين‌ كشور براي‌ برهم‌زدن‌ نظم‌ جهاني‌ و دردسرآفريني‌ براي‌ دوستان‌ امريكا بود. در واقع‌ تيغ‌ تيز تحريم‌ و تهديد آنچنان‌ بر گلوي‌ يك‌ كشور «تك‌افتاده‌»كارگر شد كه‌ ليبي‌ خود را در پاي‌ چوبه‌ دار ديد. از اين‌ رو پرداخت‌ ديه‌ و پس‌ گرفتن‌ حرف‌هايي‌ كه‌ غرب‌ را آزار مي‌داد را دستور كار قرار داد و به‌ ظاهر از صندلي‌ اعدام‌ فرود آمد و غرب‌ درصدد است‌ كه‌ با يك‌ مونتاژ موازي‌ سرنوشت‌ ليبي‌ را به‌ ديگر كشورها متذكر شود.
راهبرد رهايي‌ ليبي‌ از پاي‌ چوبه‌ دار گويا كم‌كم‌ به‌ راهبرد عمومي‌ امريكا در حوزه‌ سياست‌ خارجي‌ راست‌گرايان‌ امريكايي‌ تبديل‌ مي‌شود. از اين‌ رو است‌ كه‌ دستگاه‌ ديپلماتيك‌ امريكا به‌ همراه‌ كشورهاي‌ همسو، پروژه‌ قطور نمودن‌ پرونده‌ ايران‌ را براي‌ برپايي‌ محكمه‌ افكار عمومي‌ غرب‌ و تهديد ايران‌ به‌ سرانجام‌ چوبه‌ دار را به‌ صورت‌ جدي‌ آغاز كرده‌ است‌.
در نگاه‌ راهبردي‌ غرب‌ آنچه‌ مقدمه‌ «محكمه‌» و سپس‌ چوبه‌ دار است‌، پرونده‌يي‌ جامع‌ از نقض‌ مجموعه‌يي‌ از قوانين‌ بين‌المللي‌ است‌. لذا در جواب‌ سوال‌ مرور زمان‌ به‌ نفع‌ كيست‌ بايد گفت‌ كه‌ ايران‌ و غرب‌ هر كدام‌ سعي‌ مي‌كنند در بازي‌ زمان‌، راهبردي‌ كه‌ از آن‌ منتفع‌ مي‌شوند را پيش‌ بگيرند. غرب‌ در مرور زمان‌ اتهام‌ها را عليه‌ ايران‌ متعدد خواهد ساخت‌ تا پرونده‌ قطور گردد. آنها به‌ دنبال‌ يكي‌ از دو امر حداقلي‌ يا حداكثري‌ هستند. يا تغيير رفتار ايران‌ يا تغيير افرادي‌ كه‌ نمي‌خواهند در حلقوم‌ غرب‌ هضم‌ شوند كه‌ اين‌ دومي‌ شامل‌ حذف تمام‌ طيف‌هايي‌ كه‌ هنوز اعتقادي به‌ انقلاب‌ و شعارهاي‌ استقلال‌ و آزادي‌ و جمهوري‌ اسلامي‌ _كه‌ ‌ يك‌ حكومت‌ توسعه‌يافته‌، آزاد و مستقل‌ و هما هنگ با فرهنگ ملی و آرزو های دیرسال ایرانیان را نوید می دهد‌ ،مي‌شود. حكومتي‌ كه‌ مي‌خواهد دموكراتيك‌ اما غير غربي‌ باشد.
و به محض تثبیت در چنین موقعیتی ،راه و راهبر دیگر کشورها ی منطقه برای رهیدن از انحطاط و تحقیر و رسیدن به الگویی آزاد و غیر غربی خواهد شد.
در مقابل‌ راهبرد غرب‌، ايران‌ نيز فرصت‌ دارد كه‌ با راهبردي‌ به‌ نام‌ «گام‌ بلند»، بستر اتهام‌ را به‌ قصد نزديك‌ شدن‌ به‌ اهداف‌ چشم‌انداز بيست‌ ساله‌ ترك‌ گويد. گام‌ بلند يك‌ تصميم‌ مديريتي‌ در سطح‌ كلان‌ و بدون‌ از دست‌ دادن‌ عنصر زمان‌ است‌. بالا بردن‌ روحيه‌ ملي‌، سرمايه‌ اجتماعي‌، احساس‌ آزادي‌ و استقلال‌ و احساس‌ خودباوري‌ و اتكا به‌ خويشتن‌ و باورمندي‌ به‌ «شرف‌ ملي‌» و اعتقاد به‌ خوب‌ بودن‌ حاكمان‌ و مهم‌ بودن‌ شهروندان‌ و در يك‌ كلام‌ همبستگي‌ ملي‌ نيازمند اين‌ «گام‌ بلند»است‌ البته‌ اين‌ گام‌ بلند بايد گام‌ مطمئني‌ هم‌ باشد. زيرا رها كردن‌ موضع‌ كنوني‌ بدون‌ شناخت‌ موضع‌ محل‌ فرود، تنها انفعال‌ و لغزش‌ را به‌ ذهن‌ متبادر مي‌سازد.
به‌ هر حال‌ بخواهيم‌ يا نخواهيم‌، زمان‌ مي‌گذرد و غرب‌ زمان‌ را سرمايه‌ راهبرد خويش‌ كرده‌ است‌. اگر به‌ دنبال‌ خسته‌ كردن‌ غرب‌ هستيم‌ اشتباه‌ مي‌كنيم‌ چرا كه‌ غرب‌ منطقه‌ ما را بند ناف‌ سياستش‌ كرده‌ است‌ گام‌ بلندي‌ كه‌ هم‌اكنون‌ بايد در دستور كار قرار گيرد، شايد فردا ديگر تصميم‌ ما نباشد و رنگ‌ حركت‌ ما را نداشته‌ باشد، بلكه‌ ديكته‌ تصميم‌سازي‌ غرب‌ باشد.

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله